رمان قربانی

(دیدگاه کاربر 1)

خلاصه:
پرونده ی قتل پنج جوان مثله شده به سرگرد مهرداد نیازی از دایره جنایی واگذار می شود. سرگرد نیازی به همراه اکیپش برای بررسی پـرونده به صحنه ی جنایت می روند. جوان ها در مزرعه متروکه ای در یک روستای قدیمی به قتل رسیده اند و جنازه های شان به شکل ستاره (علامت اهریمنی) زیر درختی چیده شده بودند. وقتی سرگرد از مردم روستا بازجویی می کند، متوجه می شود که آن مزرعه سابقاً خانه ی یک جادوگر بوده و حالا توسط نیروهای ناشناخته درحال کنترل است. سرگرد با کم ترین سرنخ درگیر مخوف ترین پرونده ی زندگی اش می شود و…
وقتی موضوع رمانی “قتل”است، خواه ناخواه تـم داستان جنایی می شود، و اگر کارکتر اصلی برای پیدا کردن “قاتل و علت قتل” وارد داستان شود، رمان معمایی_جنایی را به تصویر می کشد. این داستان لحظه هایتان را سرشار از هیجان و ماجراجویی خواهد کرد.

 

برشی از کتاب :

سارا با وحشت زمزمه کرد:
-اونا با سلین کاری نکردن… اون قربانی نشده… نه… تو رو خدا کمکش کنید.
بو*س*ه، بازوان سارا را مالش داد و به سختی ارامش کرد. مهرداد پوفی عصبی کشید. عکس را تا زد و داخل پرونده گذاشت. خطاب به احمدی گفت:
-چیزی که می خواستیم پیدا شد… دیگه می تونیم بریم.
سارا التماس کرد:
-صبر کنید…خانواده م از قضیه ی کمک کردن ملیکا و اون جادوگر بی خبرند. خواهش می کنم چیزی بهشون نگید. اگه خبرش به گوش خانواده ی امیر برسه خیلی برای سلین بد میشه، خیلی.
مهرداد برو بر او را نگاه کرد. چشم روی هم فشرد و راه افتاد. رو به روی اقای مرادی ایستاد.
-پرونده داره روال قانونی شو طی می‌کنه. چند روز دیگه دو مرتبه می‌ریم به اون مزرعه. به محض پیدا شدن هر گونه سرنخی که بتونه ما رو به دخترتون برسونه، باهاتون تماس می‌گیریم. فقط شما لطف کنید توی این مدت بیشتر مراقب رفت و امدهاتون باشید.

36,000 تومان

ناموجود

جزئیات کتاب

ناشر آئی سا

1 دیدگاه برای رمان قربانی

  1. فاطمه

    خیلی جذاب بود

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *