رمان بالاتر از بهشت

برشی از کتاب :

چهره ی محمد درهم بود، چندبار لرزش پره های بینی او را دید، بعد از لحظاتی صدای خش دارش درآمد:

_همیشه به پدرم تکیه داشتم، وقتی دستش رو روی شونه ها من می ذاشت حس می کردم یه کوه پشتمه. میدونم به خاطر من از تموم خوشی هاش گذشته. اون بخاطر من فداکاری کرده که شاید کمتر کسی این کار رو کنه. بخاطر آسایش ما آرامش خودش رو حروم کرد و از صبح تا دیر وقت مشغول کار و تلاش بود اما ازدواجش بدجوری دل منو شکونده، نمی تونم خودم رو قانع کنم که به دیدنش برم، هر چند که دلتنگش باشم.

306,000 تومان

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “رمان بالاتر از بهشت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *