رمان گل حسرت 1

برشی از کتاب

دستش را درون اب چشمه فرو برد و مقابل دهانم گرفت،من نیز بی ان که به عواقب این کار فکر کنم ل**ب هایم را نزدیک بردم و قدری از ابی که کف دستش باقی مانده بود نوشیدم ،ناگهان صورتم را میان دو کف دستش گرفت و همان طور که اب از دو طرف صورتم به روی لباس هایم می ریخت مستانه گفت: رویا دیوونه تم!…
خشک بود و خالی و سرد اسمان 
نمره زن اهریمن پیر خزان 
قلب مهر اذین به خون سرنوشت
مستی خواب و نوشیدنی بی امان

115,000 تومان

ناموجود

جزئیات کتاب

تعداد صفحات 450
ناشر آئی سا

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “رمان گل حسرت 1”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *