خلاصه:
چرا قکر کرده بود اگر از حس لذت بخش پول اندوزی اش بگذرد می تواند باز گرددو بشود همان پرنسس بی قصر پدرش؟ چرا فکر کرده بود این مرد غیر منطقی و شخت می تواند همانی باشد که با تشرها و با به هدف زدن های ازار دهنده اش گناه رسوب کرده روی پوسته ذهنش را پاک می کند؟ اصلا چرا؟چه طور به این تفکرات و احتمالات احمقانه دست یافته بود
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.