رمان دوران بی مهری

(دیدگاه کاربر 2)

خلاصه:

شیطنت که نبود… حرف دل بود!چرا فرار؟چطور بعضی شبها …بعضی صداها… بعضی آدمها مثل نسیمی می شینن کنج دل؟چطور میشه یک دفعه خیلی ناگهانی خالی میشی ؟چطور میشه که غمها همه با هم میرن و برق شادی توی دلت نور می ندازه؟خودمم نمی دونم ؟همین لحظه … همین حالا،پشت هر نیاز غم هامو بدرقه کردم ،حالا من بودم و هوایی که نوازشم می کرد.. من بودم و داغی نگاهی که تا معز و استخونم رو گرم می کرد من بودم و حس غلیظی از دوست داشتن امشب عجیب  عریب شده بودم این مهری من  نبودم همون سالها برگشته بود شاید از پشت همون دری که غمها به هوای رفتنش باز کرده بودن مهری همون روزا سرک کشیده بود به خلوت دو نفره ی ما و عجیب تر از من مردی بود که از تمام دروازه های وجودیم گذشت

90,000 تومان

جزئیات کتاب

ناشر شقایق
زبان فارسی

2 دیدگاه برای رمان دوران بی مهری

  1. reza

    رمان زیبایی بود

  2. M

    تبریک می گم دوست خوبم. پرفروش باشه ان شاءالله🙏

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *